Mittwoch, 2. Januar 2008

زیبا کرباسی














زیبا کرباسی سال 1353 در تبریز به دنیا آمد. او تمرین با وزن و قافیه را از همان کودکی نزد غزلسرای شهیر، محمد حسین شهریار آغاز کرد. در سیزده سالگی به همراه خانواده از ایران خارج شد. در همان سال­های اول اقامت خود در شهر نیوکاسل انگلستان با محمد علی مهمید و دکتر صبری تبریزی آشنا شد و به همراه چند تن دیگر گروه فرهنگی­ی «سپنتا» را بنیان گذاشتند. اولین شعرخوانی­اش در شانزده سالگی به همراه سیاوش کسرایی در شهر« دارهام» برگزار شد. در همان زمان با نشریاتی چون « دوست مردم» و « اُدلاراُ لکه­سی» که به سردبیری­ی محمد علی مهمید منتشر می­شد، همکاری می­کرد. تحصیلات او در رشته نقاشی بود که به پایان نرساند. در همان دانشکده به مدت سه سال به تدریس باله­ی مدرن و رقص گرجی اشتغال داشت که با کوچ خانواده به شهر لندن به آن نیز پایان داد.
آشنایی­ی او با ژاله اصفهانی نیز در اوان ورودش به لندن اتفاق افتاد که قریبِ دوسال شعرهایش را برای او می­خواند و از تجربه­اش سود می­برد. در همین زمان سیمین بهبهانی در شب شعرخوانی­ی خود، که در لندن برگزار شد، با خوانش و تحلیل شعری از زیبا کرباسی که از ویژه نامه­ی شعر سعید یوسف گزین کرده بود، به تشویق و معرفی­ی وی پرداخت و همین توجه مسئولانه باعث دلگرمی­ی شاعر شد و دفترهای شعر خود را با نام­های« کژدم در بالش» (با مقدمه­ی اسماعیل خویی)، و «با ستاره­ای شکسته بر دلم»، که حاصل هشت سال سرودن وی بود، به دست نشر سپرد. انتشار همین دو دفتر، با توجه­ مخاطبان شعری، به ویژه منتقدان ادبی، روبه­رو شد، و پس از آن زیبا کرباسی به عنوان شاعری حرفه­ای، دفترهای بعدی­ی شعر خود را با نام­های «دریا غرق می­شود»، « جیز» و « کُلاژ» منتشر کرد.

شعرهای کرباسی و مقالاتی که تاکنون درباره­ی آثارش نوشته شده، در نشریات فارسی زبان زیر به چاپ رسیده­اند: ویژه­ی شعر، بررسی کتاب، سیمرغ، کاکتوس، شهرزاد، فرهنگ شناخت، مکث، الف بامداد، خط ، نامه­ی کانون نویسندگان ایران در تبعید، پر، آفتاب، سنگ، هوا در تبعید، پژواک ایران، آوای زن، کتاب شعر، هشت مارس، قلم، کانون لندن، شهروند، کیهان لندن، نیمروز و گردون.

زیبا کرباسی با شرکت فعال در جشنواره­های جهانی­ی شعر، به عنوان یک شاعر ایرانی معرفی شده و ترجمه­ی شعرهای او در نشریات و آنتولوژی­های سایر زبان­ها، مانند مادیر تانگ، کراسینگ دِ بُردر، آرتری، ایندکس، مُدرن پوئتری، تاسگاتوری، سِی بَل، آیریش تایمز به چاپ رسیده است. آثار این شاعر تاکنون به زبان های انگلیسی، آلمانی، لهستانی، هلندی، سوئدی، عربی، فرانسوی، اسپانیایی ترجمه شده است.

زیبا کرباسی از کوشندگان پیگیر در حرکت­های مربوط به احقاق حقوق زن ایرانی است. در این راستا می­توان از همکاری­ی پیگیر او جهت شکل گیری­ی «سازمان زنان هشت مارس» و «کمیته­ی زنان ضد سنگسار» نام برد.

زیبا، از سال 1998 عضو کانون نویسندگان ایران در تبعید، و انجمن قلم ایران در تبعید است.او سال 2002 به عنوان یکی از نمایند گان انجمن قلم در تبعید، در نشست سالانه­ی انجمن جهانی­ی قلم شرکت کرد؛ و سال 2004 به عنوان دبیر روابط بین الملل در هیئت دبیران کانون نویسندگان ایران در تبعید برگزیده شد.

افزون بر نقد و نظرهایی که درباره­ی شعر زیبا کرباسی در این شماره­ی «غرفه­ی آخر» می­خوانید، چند متن دیگر هم در همین زمینه نوشته شده که دسترسی به آن­ها برای این ویژه­نامه، ممکن نشد. نام و نشان آن­ها عبارت است از:

1- دکتر محمود خوشنام( دومقاله) با نام­های «شعری که سپید می روید» و «از همه جا سنگ می بارد»؛ هر دو در روزنامه­ی کیهان لندن.

2- حمید رضا رحیمی ( چهار مقاله) درباره­ی همه­ی دفترهای زیبا جز کلاژ، در نشریه­ی ادبی­ی «بررسی کتاب» و مجله­ی «جوانان»، امریکا.

3- دکتر رامین احمدی ، درباره­ی دفتر «کژدم در بالش»، با نام «پنج پروانه و یک کژدم» در گاهنامه­ی «پر»، امریکا.

4- کیومرث نویدی. مقاله­ای در روزنامه­ی «دیدار»، لندن.

Keine Kommentare: