Sonntag, 30. Dezember 2007
رنگ درمانی
همه ما در معرض تأثیر رنگها هستیم، سبزی جنگل و علفزارها، آبی آسمان و دریا، قهوهای خاك و رنگهای طلوع و غروب خورشید، همچنین محیط اطرافمان، رنگآمیزی اتاق، مبلمان خانه و محل كار، لباسها و حتی غذایی كه میخوریم همگی بر ما اثر میگذارند. خلاصه اینكه هر جا باشیم دائماً با امواج رنگها پیوند می خوریم و آگاهانه یا ناآگاهانه تحتتأثیر قرار میگیریم.
رنگها نوعی انرژی ارتعاشی و اصواتی قابل رؤیت اند كه هزاران سال است نقش مهمی در سلامتی ما ایفا میكنند.
ارزش و اثر رنگ ها نه تنها در دهه اخیر بلكه از قدیم مورد توجه بوده اند. برای نمونه كتابهای خطی به جا مانده از مصر باستان، نشاندهنده دانش آنها در مورد رنگ هاست. آنها در معابد خود، «كارناك» و «تِبِس» تالارهایی رنگی ساخته بودند كه درآن رنگ ها را برای درمان بیماری ها بكار می گرفتند. در یونان باستان معابد رنگی را در هفت طبقه مجزا میساختند؛ هر طبقه دارای یكی از هفت طیف رنگی بود و افراد را برای درمان بیماری هایشان به این معابد میبردند ...
رنگها میتوانند به شكل های مختلف برجسم، ذهن و روح ما اثر بگذارند و برای تسكین بعضی از بیماریها مثل بیخوابی، فشارهای عصبی، اضطراب، افسردگی، كمبود انرژی و فشار خون بالا ... مورد استفاده قرار گیرند.
به طور كلی دانش رنگ درمانی در حوزه های مختلف، كاربردهای گوناگونی دارد. جنبه درمان فیزیكی رنگ كه از رنگ مناسب برای درمان جسم استفاده میشود؛ و جنبه روانی رنگ كه تأثیر رنگ بر روی ذهن و احساسات را نشان میدهد و دیگر جنبه باطنی رنگ كه در ارتباط بین رنگ و لایههای رنگی كالبد انرژی (هاله) و همچنین روح ما كاربرد دارد.
رنگ درمانگران معتقدند كه عدم تعادل در بدن، نشاندهنده فقدان یك یا چند رنگ است كه میتوان با فرستادن مستقیم رنگهای مورد نظر، آن را برطرف كرد. یعنی چنانچه ارتعاش مناسب، به عضو مورد نظر بازگردانده شود، ناهماهنگی عضو به حالت تعادل مجدد برمیگردد.
در هر حال نفوذ رنگ ها و اثرگذاری آنها برما به طرق گوناگون، موضوعی غیرقابل انكار است. علل ترجیح رنگی بر رنگ دیگر، آثار رنگ ها برذهن و رفتار ما، بر حس تعادل فكری و جسمی، در تولید شادی و افسردگی، درایجاد آرامش و یا بیقراری و موارد دیگر كه سال هاست تجربه شده و از طریق آزمایشات علمی به اثبات رسیده است.
مثلاً «ماكس لوشر» پزشك آلمانی توسط رنگها، شخصیت افراد را در حد آزمایشات اندازهگیری روانی مدرن تشخیص می داد و یا آزمایشات دكتر «ورتمن» نشان می دهد كه بافتهای بدن در مقابل نورهای رنگی هورمون هایی ترشح میكنند و رنگها میتوانند بر روی «بتا آندورفین» و «سرو تونین» تأثیر بگذارند.
به طور خلاصه می توانیم بگوییم ارتباط آگاهانه با رنگ ها، روش درمانی است كه می توانیم آن را به صورت جزئی از زندگی مان درآوریم. ارتباط آگاهانه با رنگ ها به میزان درك ما از احساسات قلبی و روحی ما بستگی دارد. در این صورت بدون تلاش زیاد و به دور از افراط و اغراق هایی كه در مورد این روش ها وجود دارد، می توانیم بعضی از نیازهای حیاتی خودمان را برآورده كنیم.
برای درك رنگ باید پا به دنیای رنگها بگذاریم و عمیقاً درباره آن بیندیشیم. این اندیشه، ما را از درونمان و از حكمت و هماهنگی كه در خلقت وجود دارد همچنین از مهارت نقاش بزرگ و زبردست طبیعت آگاه میكند.
Abonnieren
Kommentare zum Post (Atom)
Keine Kommentare:
Kommentar veröffentlichen